-
ویرایش جدید ابیات شاعران ایرانی
سهشنبه 8 فروردینماه سال 1391 14:33
بنی ادم اعضای یک پیکرند سر قرمه سبزی به هم می پرند .............................................. میازار موری که دانه کش است که ماردزنش در مکزیک هفتیر کش است ............................................. مادر این جا پی حشمت و جا امده ایم گاومان ینجه ندارد پی کاه امده ایم ............................................ بی...
-
دیدار با حافظ در قرن بیست و یک(طنز)
سهشنبه 8 فروردینماه سال 1391 14:12
نیمه شب پریشب گشتم دچار کابوس دیدم به خواب حافط توی صف اتوبوس گفتم: سلام حافظ، گفتا: علیک جانم گفتم: کجا روی ؟ گفت: والله خود ندانم گفتم: بگیر فالی گفتا: نمانده حالی گفتم: چگونه ای؟ گفت: در بند بی خیالی گفتم: که تازه تازه شعر و غزل چه داری؟ گفتا: که می سرایم شعر سپید باری گفتم: ز دولت عشق، گفتا: کودتا شد گفتم: رقیب،...
-
اینم چند تا بیت قشنگ
سهشنبه 8 فروردینماه سال 1391 14:07
من بی می ناب زیستن نتوانم بی باده کشیده بار تن نتوانم من بنده ان دمم که ساقی گوید یک جام دگر بگیر و من نتوانم... (خیام بزرگ) ما زنده از انیم که ارام نگیریم موجیم که اسودگی ما عدم ماست (صائب تبریزی)
-
قبر خالی
دوشنبه 7 فروردینماه سال 1391 20:05
مورچه هاى نگران اطراف سنگ قبرت مى خزیدند و با هر خزش خود نبودنت را به یادم مى آوردند . پرندگان قبرستان ده دور افتاده مان وقتى دختر بچه اى چون من را بالا سر قبرمادرش مى دیدند برایم مى خواندند . انگارشعرپرنده ها، فصل ها را نمى شناخت. ردیف هایش اندوه داشت. مثل تمام ردیف هاى با نشان و بى نشان آدم هایى که درهمسایگى ات دفن...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 7 فروردینماه سال 1391 13:44
-
کاش ای کاش هایم اینقدر زیاد نبود...
جمعه 28 بهمنماه سال 1390 22:46
Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA ای کاش حریم قصه هایم تو بودی،ای کاش از خیال تا واقعیت این همه فاصله نبود،ای کاش بی تو فردایی نبود،ای کاش ویرگول بودم تا هنگام رسیدن به من مکثی می کردی،ای کاش می توانستیم نگذاریم که بلوغ زیر هر بوته که می خواهد بیتوته کند،ای کاش می توانستیم راز گل سرخ را درک کنیم،گرمی لانه...
-
باران من...
پنجشنبه 27 بهمنماه سال 1390 17:11
گفتم چتر را بردارم شاید باران ببارد ؟ گفتی نه فقط کمی قدم میزنیم! گفتم بعد از این همه سال امدی فقط کمی قدم بزنیم؟!گفتی پس چه؟ گفتم می خواهم تمام خیابان ها را بدویم...کوچه ها ، خیابان ها ، تیرها ،چراغ ها... گفتی برویم. گفتم پس چتر بردارم شاید باران ببارد گفتی نه ، خیال که خیس نمی شود....
-
رندان
چهارشنبه 26 بهمنماه سال 1390 11:30
با جمله ی رندان جهان هم کیشم خیام ترانه های پرتشویشم انگار شراب از آسمان می بارد وقتی که به چشمان تو می اندیشم ... بله عزیزان یک جرعه می ز ملک کاووس به است از تخت قباد ملکت طوس به است هر ناله که رندی به سحر گاه زند از طاعت زاهدان سالوس به است (خیام)...
-
می شنوم...
سهشنبه 25 بهمنماه سال 1390 20:09
من صدای صاف باز و بسته شدن پنجره ی تنهایی را می شنوم ، مثل یک گلدان صدای روییدن گل را می شنوم ، من صدای ورزش ماده را می شنوم ، من صدای پاک پوست انداختن عشق را می شنوم ، من صدای حسرت با هم بودن را می شنوم ، من صدای عشق را می شنوم که می گوید مرا دریاب ، من صدای حرف قاصدک را می شنوم ، من صدای پای خواهش را می شنوم ، من...
-
حال من...
سهشنبه 25 بهمنماه سال 1390 20:01
حالم خراب است دنبال کلمه ای می گردم بین می خواهم و نمی خواهم می شود و نمی شود بله و نه... ای کاش دقیقه ای ساعتی ثانیه ای وقتی قبل از ان وقتی که امدی می امدی حال من و تو میا ن خوب و بد است ای کاش می امدی ... غروب مثل رگی خونی سرخ شده وهنوز تو نیامدی ستاره ها ی شب را می شمرم تا تو بیایی چشم به طلوع می دوزم تا با طلوع تو...