تو چه ساده ای و من ، چه سخت
تو پرنده ای و من ، درخت.
آسمان همیشه مال توست
ابر، زیر بال توست
من ، ولی همیشه گیر کرده ام.
تو به موقع می رسی و من،
سال هاست دیر کرده ام.
خوش به حال تو که می پری!
راستی چرا دوست قدیمی ات درخت را با خودت نمی بری؟
فکر می کنم توی آسمان
جا برای یک درخت هست.
هیچ کس در بزرگ باغ آفتاب را روی ما نبست.
یا بیا و تکه ای از آسمان برای من بیار
یا مرا ببر توی آسمان آبی ات بکار.